کیان کوهی

دیشب برای اولین بار سه بار سرفه کرد توی خواب که باعث نگرانی مامان زینب شد، یاد گرفته پستونک رو با دستش نگه داره و اکثرا خوابه، چند روز پیش که داشت شیر میخورد دماغش گرفته بود با انگشت اشاره به سینه مامان فشار می آورد تا راه دماغشو باز کنه 😆 دیگه ... بالا میاره ... یعنی انقد شیر میخوره تا بالا میاره ..خخخ 😅 ...

خوب شیر خوردن رو یاد گرفت ... چون زیاد گریه میکنه واسش پستونک خریدیم ، تا هم آروم بشه و هم شیر خوردن رو تمرین کنه ... این روزا زیاد خرابکاری میکنه ... امروز 22/06/99 کیان همراه مامانش برای اولین بار اومدن خونه مامان بزرگش مهمونی... 😍 #کیان ...

آقا کیان این روزای اولی هنوز بلد نیست خوب شیر بخوره، مامان بزرگ مشروطه هم دم نوش ترنجین و قند آب ولرم میده بهش بخاطر زردی. البته یواش یواش شیر خوردن رو یاد میگیره...😘 چون شیر مادر روزای اول سفته که بهش میگن آغوز خوردنش برای کیان سخته، و این که فکش هم هنوز قدرت زیادی نداره که طولانی مدت بمکه ...💟 شبا هم که گریه میکنه ...😅 و بابا مهدی رو حسابی کلافه کرده ... 😂 مامان زینبم که خواب نداره ... 😴 ...

در تاریخ 15 / 06 / 99 بعد از کلی انتظار کشیدن بلاخره آقا کیان پا به دنیای جدید گذاشت... انشاالله که خوش بگذره بهش ... 😍😘😘😍😘 😍😘😊😘😍😘 ...